زندگی ..............................................................

>>> تاریخ انشتار پست :سه شنبه 28 آذر 1391

به یک‏جایی از زندگی که رسیدی، می فهمی
اونی که زود میرنجه زود میره، زود هم برمیگرده. ولی اونی که دیر میرنجه دیر میره، اما دیگه برنمیگرده ...
به یک‏جایی از زندگی که رسیدی، می فهمی
رنج را نباید امتداد داد باید مثل یک چاقو که چیزها را می‏بره و از میانشون می‏گذره از بعضی آدم‏ها بگذری و برای همیشه قائله رنج آور را تمام کنی.
به یک‏جایی از زندگی که رسیدی، می فهمی
بزرگ‌ترین مصیبت برای یک انسان اینه که نه سواد کافی برای حرف زدن داشته‌باشه نه شعور لازم برای خاموش ماندن.
به یک‏جایی از زندگی که رسیدی، می فهمی
مهم نیست که چه اندازه می بخشیم بلکه مهم اینه که در بخشایش ما چه مقدار عشق وجود داره.
به یک‏جایی از زندگی که رسیدی، می فهمی
شاید کسی که روزی با تو خندیده رو از یاد ببری، اما هرگز اونی رو که با تو اشک ریخته، فراموش نکنی.
به یک‏جایی از زندگی که رسیدی، می فهمی
توانایی عشق ورزیدن؛ بزرگ‌ترین هنر دنیاست.
به یک‏جایی از زندگی که رسیدی، می فهمی
از درد های کوچیکه که آدم می ناله؛ ولی وقتی ضربه سهمگین باشه، لال می شه.
به یک‏جایی از زندگی که رسیدی، می فهمی
اگر بتونی دیگری را همونطور كه هست بپذیری و هنوز عاشقش باشی؛ عشق تو کاملا واقعیه.
به یک‏جایی از زندگی که رسیدی، می فهمی
همیشه وقتی گریه می کنی اونی که آرومت میکنه دوستت داره اما اونی که با تو گریه میکنه عاشقته.
به یک‏جایی از زندگی که رسیدی، می فهمی
كسی كه دوستت داره، همش نگرانته. به خاطر همین بیشتر از اینكه بگه دوستت دارم میگه مواظب خودت باش.
و بالاخره خواهی فهمید که :
همیشه یک ذره حقیقت پشت هر"فقط یه شوخی بود" هست.
یک کم کنجکاوی پشت "همین طوری پرسیدم" هست.
قدری احساسات پشت "به من چه اصلا" هست.
مقداری خرد پشت "چه میدونم" هست.
و اندکی درد پشت "اشکالی نداره" هست.

فرهنگ لغت ایرانی

>>> تاریخ انشتار پست :سه شنبه 28 آذر 1391


رئیس : 
فردی که وقتی شما دیر به سر کار می‌روید خیلی زود می‌آید 
و زمانی که شما زود به اداره می‌روید یا دیر می‌آید و یا مرخصی است …! 
− 
بزرگراه : 
نوعی پیست رالی به همراه یادگیری به روز ترین فحش‌های روز دنیا! 
− 
شب امتحان : 
شب التماس به درگاه خداوند ! 
شب توبه ! 
البته مجموعه برگه های کمک آموزشی (تقلب) هم بد نیست 
− 
تحقیق : 
Copy & Pasteکردن مقالات اینترنتی ! 
بیرون هم که پروژه میفروشن … ۲۰ تا ۳۰ هزار تومن هلو !

گارانتی : 
یک اسم صرفا زیبا و خوش تلفظ که تنها کابرد آن در هنگام خرید است ! 
وقتی هم میبری میگن : تعویض که نداریم روی اون جای انگشت دست خورده هست ! 
بعد از ۳۸۹۲۶۴۹۸۲۶۴۳۲ بار التماس میگن اوکی تعمیرش میکنیم ! 
این قطعه رو ۸۹۳۶۲۴۹۳۸۲۶۴۹۳۲۸۶۴ روز دیگه میتونید تحویل بگیرید ! 
− 
بیمه‌ عمر : 
قراردادی که شما را در تمام عمر فقیر نگه داشته 
تا شما پولدار مرده و مراسم کفن و دفنتان آبرومندانه برگزار شود ! 
− 
قبولی در دانشگاه 
نتیجه‌ای است در کمال عدالت و انصاف که هیچ ربطی به رتبه‌ کسب شده توسط شما و تلاشتان ندارد ! 
− 
سریال : 
فیلمی‌ است چند قسمتی، که روش مصرف مواد مخدر و آخرین شیوه‌های دزدی را به شما آموزش می‌دهد …! 
− 
تلفن همراه : 
وسیله‌ای ۴ ‌کاره جهت کلاس گذاشتن، آهنگ گوش کردن ، عکس و فیلم گرفتن! 
− 
گرانی : 
واژه ای است زاده‌ توهم غربیان که در ایران تاکنون مشاهده نشده است !!! 
− 
مترو : 
سونای بخار عمومی و متحرک با بوی زیبای عرق نعناع عرق گلاب ! 
عرق جوراب ، عرق گربه مرده ، عرق ماهی سفید ، عرق بوی دهن وزغ و …!!! 
سر بر میگردونی میبینی یکی هم شبیه گودزیلا تو دهنت وایساده 
و بر و بر داره نگات میکنه !!! بوی وزغ همچنان ادامه دارد …

عذرخواهی : 
از مد افتاده است و بجای استفاده از کلمات معذرت میخوام ، ببخشید ، متاسفم 
از کلمه های :حالا بی خیال شو ، خیلی خب بابا ، 
ای بابا خب بابا ، خودتو لوس نکن ! و … استفاده می‌شود! 
− 
خودپرداز : 
دستگاهی‌ است که همیشه‌ خدا باید برای رسیدن به آن در صف ایستاد 
و اگر صفی در کار نباشد ۹۷/۴۵ درصد اوقات خراب است ! 
اونجاهایی هم که ظاهرا سالمه و خلوت میری کارتت رو میذاری 
یهو میبینی کارتت رو قورت داد ! 
− 
شناسنامه یا کارت ملی : 
دفترچه و کارتی که هرکدام از آنها بدون دیگری فاقد ارزش بوده و حتما جفتشان لازم هستند ! 
اگر کارت ملی بدی شناسنامه میخوان 
شناسنامه بدی کارت ملی میخوان 
جدیدا هر دو رو با هم بدی گواهینامه میخوان 
گواهینامه بدی میگن پس کارت ملی کو؟ 
کارت ملی و گواهینامه باهم بدی میگن شناسنامه کو؟ 
هر سه تا رو باهم بدی میگن کارت پایان خدمت کو … !!!؟ 
− 
ایرانسل : 
خط تلفنی است جهت ایجاد مزاحمت و سر به سر دوست و آشنا گذاشتن ! 
برای کلاه برداران بسیار کاربرد دارد ! 

برای زید داران نیز بسیار بسیار کاربرد دارد !        

>>> تاریخ انشتار پست :سه شنبه 28 آذر 1391

یه وقـتایی که دلتـــ گـرفته

>>> تاریخ انشتار پست :سه شنبه 28 آذر 1391


یه وقـتایی که دلتـــ گـرفته

بغـض داری ،

آروم نـیستــی

دلتــــــ بـــراش تـنگـــــ شده

حـوصله ی هـیـچـکسو نـداری

به یــاد لحظه ای بیفتـــــ کـه

اون هــمه ی بی قـراری هــای تـو رو دیـــد

امـــــــا ....

چـشمـاشـو بستـــــ و رفــتـــــ ...

عاشق هم شدی.......

>>> تاریخ انشتار پست :دوشنبه 27 آذر 1391

عاشق هم شدی....... 
مثل زلیخا سمج باش....... 
آنقدر رسوا بازی در بیار........
 تا خدا خودش پا در میانی کند...

حقیقت زندگی

>>> تاریخ انشتار پست :دوشنبه 27 آذر 1391

حقیقت زندگی

درد و دل یک پسر

>>> تاریخ انشتار پست :دوشنبه 27 آذر 1391

آهای دخــــتــــر خــــانــــوم!!
آره بــا تــوام!!
خــودِ خــودت!!
تـــویــی کــه هــمــش نق مـیـزنـی سـردوســت پـــســرت!!
تـویـی کــــــه هـــمــش داری بــهـونـه الـــکــی مــیــگــیــری! !
تــویـی کـــــــه هــــمــــش مـــیــگــی مــن یـــه دخــتــرم تــو
نــمــیــتــونـ ـی درکــــــــم کــنــی!!
.
ایـــنـــو حـــتـــما بــخــون!!

.
.
.
.
...پــــسـر که باشی حتما تا به حال یکبار کم کمش یه دختر بهت خیانت کرده!!
.
.
...پسر که باشی حتما برات پیش اومده که بعد از چند سال عشقت سر یه چیز کوچیک تنهایت بذاره!!
.
.
...کـلا پسر ایرونی که باشی حتما طعم تلخ خیانت دختر ایرونی رو چشیدی!!
.
.
...گوشات دیگر پـر شده از پـاره شدن بکارت هاشون سر اسب سواری و ژیمنـاستیـک و بـازی در کودکی و . . . !!
.
.
...گوشات دیـگه پر شده از جمله ی"مـن تـو رو واسه خـودت دوست دارم" نــه پـولـت و ماشـیـنـت و . . . !!
.
.
...گـوشات دیـگـه پـر شده از کلمه های دروغِ "عجیجم , عجقم , نفسم"
.
.
...پـسر ایـرونی کـه بـاشی تـفـریـحـت فــقــط قـلـیـون و سـیـگـاره حـالا نـهـایـتـا شـب جـمـعـه 4 پـیـک مـشروب اونـم بـا تـرس و لـّرز بـزنی...
.
.
مـــــــــا پـسرا هـــــم کـم غـم و غـصـه نـداریـم, کـم مـشکـل نـداریم!!
فــقــط مــــــــرد بـودنـمون بـهـمـون اجـازه نـمـیـده زیــــاد شـکـایـتِ روزگـار رو کـنـیـم یــا با اشک خـودمـونو خــالــی کنیم!!
"دمه همـه مردا گرم کـه آزادیشون کـمتر از زن ها نباشه بیشتر نـیست"

چقدر اين ثانيه ها نامردند

>>> تاریخ انشتار پست :دوشنبه 27 آذر 1391


چقدر اين ثانيه ها نامردند

        چقدر اين ثانيه ها نامردند


                 گفته بودند که بر مي گردند


                          برنگشتند و پس از رفتنشان


                                    بي جهت عقربه ها مي گردند


                                                آه اين ثانيه هاي بي رحم


                                                            چه بلايي به سرم آوردند


                                                نه به چشمم افقي بخشيدند


                                     نه ز بغضم گرهي وا کردند


                        از چه رو سبز بنامم به دروغ


         لحظه هايي که يکايک زردند


                        لحظه ها ،همهمه هايي موهوم


                                    لحظه ها، فاصله هايي سردند


                                                 بگذاريد ز پيشم بروند


                                                              لحظه هايي که همه بي دردند

http://ir2up.ir/up14/4a38f61c161.jpg


خیانت

>>> تاریخ انشتار پست :دوشنبه 27 آذر 1391

ﺁﻧﻜﻪ ﺩﺳﺘﺶ ﺭﺍﺍﻳﻨﻘﺪﺭ ﻣﺤﻜﻢ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﻱ ﺩﻳﺮﻭﺯ ﻋﺎﺷﻖ ﻣﻦ ﺑﻮﺩ…. ﺩﺳﺘﺎﻧﺖ ﺭﺍ ﺧﺴﺘﻪ ﻧﻜﻦ ﻣﺤﻜﻢ ﻳﺎ ﺁﺭﺍﻡ… ﻓﺮﺩﺍ ﺗﻮ ﻫﻢ ﺗﻨﻬﺎﻳﻲ…

یلدا مبارک

>>> تاریخ انشتار پست :شنبه 25 آذر 1391


از احساسم تو دل نکن
چقددوری از عشق من
میشه چیزی بگی به جای رفتن؟
تو احساس منو بازیچه کردی
نفهمیدی که با دنیام چه کردی
داری میری بدون من ولی باز
بدون شب,گریه هامو میشه هم راز
شب یلدای بی پایان و آغاز


من با یاری زیرباران نرفته ام

>>> تاریخ انشتار پست :شنبه 25 آذر 1391

من با یاری زیرباران نرفته ام
اما...

باران که می بارد
دلم برای خودم تنگترمی شود
راه می افتم

بدون چتر...

من بغض میکنم٬آسمان گریه

مثل شبهاییــی که همه خواب بودند ومــــــن
به حال خودم گریــــــه می کردم

☺تنهايی يعنی

>>> تاریخ انشتار پست :پنجشنبه 23 آذر 1391

☺تنهايی يعنی بعضی شبا نمی دونی چه مرگت هست 
نه اينکه غمگين باشی،
نه، دنبال يه چيزی هستيو انگاری نيست 
يه چيزی اين وسط کمه☻

به افتخار تمام عاشقا

>>> تاریخ انشتار پست :پنجشنبه 23 آذر 1391


باران ببار و تمام خاطره هارو بشور
تمام دوست دارم ها

تمام عاشقانه ها
ببار که من هم شرم نکنم،من هم ببارم

         به افتخار تمام عاشقا

جاي خالي " تـو "

>>> تاریخ انشتار پست :پنجشنبه 23 آذر 1391

جاي خالي " تـو " را با عروسکي پر مي کنم
همانند توست
مرا " دوست ندارد
دلش برايم تنگ نمي شود"
احساس ندارد !
اما هر چه هست " دل شـکـســتـن " بلد نيست ...!

رستم و سهراب ِ این دوران :دی

>>> تاریخ انشتار پست :پنجشنبه 23 آذر 1391


گیر دادن رستم ، سهراب را

چنین گفت رســتم به سهـــراب یل
که من آبـــرو دارم انــــــدر محـــل


مکن تیز و نازک ، دو ابـروی خود

دگر سیخ سیـخی مکن؛ مـوی خود



شدی در شب امتــــــحان گرمِ چت
بروگــمشو ای خــاک بر آن سـرت



اس ام اس فرستادنت بس نبــــــــود
که ایمـیل و چت هم به ما رو نمـود



رهـا کن تو این دختِ افراسیــــــاب

که مامش ترا می نمــــاید کبــــــاب



اگر سر به سر تن به کشتن دهیـــم

دریغـــا پسر، دستِ دشــمن دهیـــم



چوشوهر دراین مملکت کیمــیاست
زتورانیان زن گرفتـــــن خطـــاست



خودت را مکن ضــــایع از بهــراو
به دَرست بـــپرداز و دانش بجـــــو



دراین هشت ترم،ای یلِ با کـلاس
فقـط هشت واحد نمـودی تو پاس



توکزدرس ودانش، گریزان بـُدی
چرا رشــته ات را پزشـکی زدی




آغوش مادر

>>> تاریخ انشتار پست :پنجشنبه 23 آذر 1391


 من از مرگ نمیترسم

 

اما نگرانم

 

نکند در شلوغی آن دنیا

 

مادرم را پیدا نکنم

من از گذشته ها گذشته ام!

>>> تاریخ انشتار پست :پنجشنبه 23 آذر 1391


من از گذشته ها گذشته ام!

آنقدر مرا از رفتنم نترسان

هراسانم و درگیر احساسات

اعتماد ها کردم و شکست هاخوردم

در خود ماندم و دردم را پنهان کردم

امـــــــــــــــا شاید صلاح این بود

دلم گرفته از چشمات

بغضم شکست از گریه هات

دلـــــــــــــــم تنگــــــــ شده..حتـــــی بـــــــرای اوج غرورت..

برای خندیدنت..سکـــــوتتــــــــــ..دیوونگی هات

ولــــــــــــــــــــــــــــــــــــے دیگر شکست تاگوسیے!!!!

 

نمیدونم کی از یادم میریــ 


یکی بود یکی نبود

>>> تاریخ انشتار پست :پنجشنبه 23 آذر 1391

هی تو…
تویی که حالا صدام می کنی شما!
یادته زیر گنبد کبود دوتا دوست بودن و کلی حسود؟
تقصیر همون حسودا بود که حالا یکی بود یکی نبود…

ســـــهرابـــــ ــ

>>> تاریخ انشتار پست :پنجشنبه 23 آذر 1391

ســـــهرابـــــ ــ

قايق ديگـــر جوابگـــــو نيست ... !!!

کشتي بايــد ساختـــــ

اينجا مثل تــو غريبـــــ و تنهــــا زيــــاد استــــ ـ

ﺭﻭﺯﺍﯼ ﺑﺎﺭﻭﻧﯽ ﺭﻭ ﺧﯿﻠﯽ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ،

>>> تاریخ انشتار پست :سه شنبه 21 آذر 1391


ﺭﻭﺯﺍﯼ ﺑﺎﺭﻭﻧﯽ ﺭﻭ ﺧﯿﻠﯽ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ، 
ﭼﻮﻥ ﻣﻌﻠﻮﻡ ﻧﻤﯿﺸﻪ، ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺗﺎﮐﺴﯽ ﻫﺴﺘﯽ ﯾﺎ ﺁﻭﺍﺭﻩ ی خیابونایی، بخاره ﺗﻮﯼ ﻫﻮﺍ ، ﻣﺎﻟﻪ ﺩﻫﻨﺘﻪ ﯾﺎ ﺩﻭﺩ سیگارﻩ، ﺭﻭﯼ ﮔﻮﻧﻪ ﻫﺎﺕ ﺍﺷﮑﻪ ﯾﺎ ﺩﻭﻧﻪ ﻫﺎﯼ ﺑﺎﺭﻭﻥ...